elhamhosseinhaji

Menu

Engligh | فارسی


” ادامـــه نُقصـــانِ انســـان در رنـــگِ رنــــج “

نگاهی به نقاشی های الهام حسین حاجی


نقاشی های الهام حسین حاجی در فراز و فرود رنگ های گرم و تسلطِ معناییِ فیگورهای انسانی همواره ذهن را به سمت دیدنِ رنج و تماشای زندگی می برند، این تماشا حتی در محیط بسته فضای روایت باز هم تاکیدی بر زندگی و زیستن دارد: رنگ، رنج می شود و انسان، نُقصان.

در کارهای دوره اول و دوم، سمت گیریِ نقاش به فضاسازی انتزاعی و بکگراندهایی با سطوح رنگی، میلِ وی را به پیچیده گویی در عرصه بوم می نمایاند. این پیچیده گویی شکلی از زیست انسان معاصر در شرایط دشوار زیستن شده است. گاه فیگور و یا پرتره ای خود را از خلال سطحِ وسیعِ رنگ ها نشان می دهد اما رنگ ها گاه همچون شعله آتشی فوران می کنند و ذهن را به سمت خوانش وضعیت بصری اثر متمایل می گرداند که در این فضا کدام رخداد قابل دیدن است؟ سطوح رنگ ها گر چه عمق را باز نمی تابانند اما عمقی از معنا را به سمت بیننده بازتاب می دهند.

در دوره سوم کارهایش تغزلی ترند؛ با اینکه فیگورها رقصان و پیچان هستند و فرم ها در نرمیِ خطوط شکل می گیرند و جان می یابند اما استحاله فیگور، نرمای تن را به چشم می آورد که با تلخی درد و رنج فیگورهای پیچان در تضادی آشکار است. این تضاد حُسن آثار شده است: تصویر در عین تجرید و تنهایی و انزوا، ملایم است.

ادامه عقلانیِ دوره اول و دوم را می توان در نقاشی های دوره سوم دید. در نقاشی‌های دوره سوم، انسان حضوری قالب دارد. نقاش پیکره‌های انسانی را مچاله ‌شده و درخود فرو رفته به ‌تماشا می‌گذارد. در کارهایش پهنه‌ های وسیع رنگ ‌های سرد، که با نظم و انضباط در نقاشی جا خوش کرده‌اند، دیده می‌شوند و همچون تهدیدی بر خوانش از فیگورها تأثیرگذارند. اینجا فرم های انسانی چه ایستا باشند و چه لمیده، سطح انرژی زایی هستند که تمامیت بوم را در اختیار دارند، حتی اگر تقسیم بندی های رنگی بر کلیتِ نقاشی تاثیرگذار باشند.

نقاش در رنگ های گرم، تند و هیجانیِ قرمز و نارنجیِ بکگراند، خلائی را به نمایش می گذارد و این بر تنهایی و یکه بودن فیگور صحه می گذارد. فیگورِ تنها، پیچیده در بندها و نخ ها به هر سویی متمایل می شود. علیرغم فقدانِ جنسیت در آثار، ملایمتِ تنانه شکلی از زیستِ زنانه را به چشم می آورد که در عینِ خشونتِ قلم، زیبایی بصری اثر می تواند آن را تائید و تاکید نماید.

در دوره چهارم نقاشی ها، نقاش از ساختار قطعیِ و چارچوب مندِ نقاشی های دوره سوم به سمت آزادیِ بریزوبپاشِ شُره رنگ های انتزاعی می گِرود: حضور انسان و ایجاد دفرماسیون به دوره سوم نزدیک است با این تفاوت که استحاله آدمی نقاشی ها را از دوره سوم دور می کند و تاکید نقاش بر سطوحِ انرژی زای رنگ آنها را به دوره اول و دوم شبیه می کند. از این نظر تسلسلِ بنیادینِ سطوح رنگی و فیگورهای پیچان و مستحیل تماشای تداوم نقاشانه الهام حسین حاجی شده است.

سید امیر سقراطی